}
. فقط اسمی به جا مانده از آنچه بودم و هستم دلم چون دفترم خالی قلم خشکیده در دستم گره افتاده در کارم به خود کرده گرفتارم به جز در خود فرو رفتن چه راهی پیش رو دارم رفیقان یک به یک رفتند مرا با خود رها کردند همه خود درد من بودند گمان کردم که همدردند باران بزن شاید تو خاموشم کنی / شاید امشب سوزش این زخم ها را کم کنی آه باران من سراپای وجودم آتش است / پس بزن باران بزن شاید تو خاموشم کنی
نظرات شما عزیزان:
|
About
الهی تو بخشنده ترین و زیباترینی ، گوهر اشک میخری دل شکسته میخواهی ، و عمل بی ریا میپذیری . ما را از گناه سبکبار کن ، و دیدگانمان را اشکبار و قلبمان را به عشق خودت گرفتار . . . آمین
Home
|
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
<-PollItems->
آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 7
بازدید ماه : 7
بازدید کل : 474
تعداد مطالب : 10
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1